سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ارزش کار و فرهنگ کار آفرینی

گشایش

به زبان ساده, ”کارآفرینی“ همان فرآیند تاسیس یک کسب‌وکار (شرکت)
برمبنای یک فکر و ایده نو است. یک یا گروهی از افراد که به آن‌ها
”کارآفرین“ می‌گوییم, فرصتی نوین را کشف کرده ویا خلق می‌کنند و
برپایه آن شرکت یا موسسه‌ای خصوصی را بنیان نهاده و دل را به دریا
زده و وارد عرصه بازار و رقابت می‌شوند. کارآفرینی نیازمند
فرهنگ خاصی است. هر فردی نه توانایی و نه تمایل به کارآفرینی دارد.
به همین علت و باتوجه به اهمیت کلیدی کارآفرینی در اقتصادهای نوین
(ایجاد شرکت‌های کوچک و متوسط),‌ کشورهای مختلف مصممانه برنامه‌های
مفصلی را برای بسط چنین فرهنگی در جامعه خود تدارک دیده‌اند تا بتوانند
همچنان مسیر رشد و پویایی‌شان را ادامه دهند. موفق‌ترین کشور در این
زمینه, آمریکا است. متاسفانه در کشور ما, افراد بیشتر روحیه ”کارمندی“
دارند تا کارآفرینی و ریسک‌پذیری. امیدواریم مدیران کشور بکوشند برمبنای
یک برنامه‌ریزی جدی, به ارتقای فرهنگ کارآفرینی در کشور نایل آیند.

  

تعریف فرهنگ

”فرهنگ“ را می‌توان مجموعه‌ای از باورها, آیین‌ها, اندیشه‌ها, آداب و
رسوم, و ارزش‌های حاکم بر یک جامعه دانست. به دیگر سخن, فرهنگ
مقوله‌ای است که در سطح جامعه و گروه, و در تعامل میان آن‌ها معنا
می‌یابد و شیوه برقراری ارتباط و تعامل را میان افراد آن جامعه بیان می‌کند.
برمبنای فرهنگ است که افراد تجارب,‌ تصورات و عقاید خود را با یکدیگر
مبادله می‌کنند. فرهنگ را می‌توان نظامی فکری دانست که در گفتار و
رفتار جامعه متجلی می‌شود. در یک نگرش کلی و جامع, ”فرهنگ“
شیوه و اسلوب زندگی است. از این منظر, فرهنگ مقوله‌ای است در حال
تحول, که از بسیاری از شرایط اجتماعی, اقتصادی و سیاسی حاکم بر
جامعه تاثیر می‌پذیرد.

اگر از دیدگاه ”شیوه زندگی“ به فرهنگ بنگریم نمی‌توانیم آن را از مقوله
کار و نحوه کسب درآمد جدا بدانیم. کار و فرهنگ همواره و در تمام جوامع
بر یکدیگر تاثیر متقابل داشته‌اند. روش‌‌های رایج کسب درآمد تا حد زیادی
بر نحوه رفتار افراد و تعامل آن‌ها با یکدیگر موثر است. گسترش کارآفرینی
نیز به عنوان عامل ایجاد اشتغال و تولید ثروت در جامعه, نتایج فرهنگی
ویژه‌ای را در پی خواهد داشت که قابل تامل و بررسی است.

 

 فرهنگ کارآفرینی

ارتباط میان کارآفرینی و فرهنگ, از دو سو قابل بحث است. از یک سو,
نتایج کارآفرینی است که بر جامعه تاثیر می‌گذارد و از سوی دیگر,
خود فرآیند کارآفرینی و فرهنگ حاکم بر آن است که هم متاثر از
 مبانی فرهنگ جامعه است و هم می‌تواند در آن تحولات اساسی ایجاد کند.

از یک سو, کارآفرینی با ایجاد فرصت‌های شغلی و تولید ثروت و بهبود
شرایط اقتصادی, پیش‌زمینه‌ای اساسی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه است.
با برآورده‌شدن نیازهای اولیه معیشتی, زمینه برای بروز نیازهای عالی‌تر
انسانی فراهم می‌شود که اگر در مسیری درست هدایت شود, به شکوفایی و
تعالی انسان‌ها و جامعه می‌انجامد.

علاوه بر این نوآوری که از مشخصه‌های اساسی کارآفرینی است, منجر به
تولید محصولات جدیدتر و ارایه خدمات جدیدتر و متنوع‌تر شده و به این
ترتیب قدرت انتخاب مردم افزایش یافته و زندگی ساده‌تر می‌شود. با بالارفتن
سطح رفاه و آسایش و افزایش اوقات فراغت, فرصت‌های بیشتری برای
فعالیت‌های فرهنگی ایجاد می‌شود. این امر در درازمدت موجب تشکیل و
گسترش تشکل‌های مردمی می‌شود که با هدایت مناسب آن‌ها می‌توان گام‌های
بلندی در جهت ارتقای فرهنگی جامعه برداشت.

از سوی دیگر, نحوه شکل‌گیری و ثمربخشی کارآفرینی, روش‌ها و شیوه‌های
خاصی را می‌طلبد که بر پایه باورها و ارزش‌های ویژه‌ای استوار شده است.
مجموعه این روش‌ها و باورها را می‌توان یک فرهنگ تلقی نمود.
در واقع فرآیند کارآفرینی در بطن خود فرهنگ خاصی را نهفته دارد.
این فرهنگ را می‌توان همان فرهنگ حاکم بر شرکت‌های کارآفرینی
کوچک دانست: مفهوم مشترکی است که اعضای شرکت پذیرفته‌اند و
ارزش‌ها, باورها و روش‌های مشترکی است که بر فعالیت شرکت حاکم است.
ویژگی‌های این فرهنگ را به طور خلاصه می‌توان در چند عنوان کلی بیان کرد:

1-3. کارآفرینی, فرهنگ درک تغییر و کشف فرصت

کارآفرینان و شرکت‌های کارآفرین همگام با تغییرات گام برمی‌دارند و
می‌کوشند فرصت‌های ایجاد‌شده در جریان این تغییرات را کشف و از آن‌ها
بهره‌برداری کنند. همگامی با تغییرات مستلزم بستری فرهنگی است که به
تغییر بها می‌دهد و به استقبال آن می‌رود. بستری که می‌تواند در صورت لزوم,
رهیافت‌ها و عملکردهای سنتی و قدیمی را کنار گذاشته و رهیافت‌های نوینی را برگزیند.

در عمیق‌ترین لایه‌های فرهنگ کارآفرینی یک باور اساسی نهفته است و آن اینکه:

”نمی‌توان در امواج سهمگین تحولات, جزیره‌ای کوچک و باثبات ساخت و با
قراردادن حصارهای به‌ظاهر مستحکم, جامعه را از تبعات مثبت و منفی تحولات
مصون نگاه داشت“.

این باور اساسی در جوامعی که به تعمیق و گسترش مبانی فرهنگی خود
اهتمام ویژه‌ای دارند, باوری ارزشمند و سرنوشت‌ساز است. دنیا به سوی
جهان‌شدن پیش می‌رود. با گسترش سیستم‌های اطلاعاتی و ارتباطی,
مرزهای فرهنگی میان ملت‌ها روزبه‌روز کمرنگ‌تر می‌شود.
فرهنگ‌ها در دنیای آینده تعاملی نزدیک و گسترده دارند.
فرهنگ کشورهای پیشرفته و ارزش‌های حاکم بر آن‌ها, چه درست و
چه نادرست, همچون سیل عظیمی موجودیت فرهنگی سایر ملت‌ها را به
خطر خواهد افکند. بنای یک سد عظیم، راه رویارویی با این سیل نیست.
بلکه شناخت مسیر و پی‌ریزی آب‌راه‌های مناسب بر سر راه آن است
که میتواند آن را به سمت و سویی مناسب رهنمون شود. اگر می‌خواهیم
در مسیر تحولات فرهنگی جهان آینده نقشی فعال و مثبت ایفا کنیم، باید
این تحولات را بشناسیم، موجودیت آنها را بپذیریم و فرصت‌های موجود در
آنها را تشخیص دهیم و به‌موقع از این فرصت‌ها بهره‌برداری کنیم.

2-3. کارآفرینی، فرهنگ مشارکت

در مسیر کارآفرینی, افراد باید بتوانند در سایه مشارکت و در قالب کار
گروهی, فعالیت‌ها را انجام دهند تا شرکت پا بگیرد. بعلاوه در شرکت‌های
کوچک کارآفرین ساختار سازمانی ساده‌تری وجود دارد و سلسله مراتب,
بسیار مختصر و مفید است. درحالی‌که در ساختارهای منسجم و گسترده
سازمان‌های سنتی، سلسله مراتب گسترده‌ای حکمفرماست. در این سازمان‌ها
فرهنگ ”تضمین امنیت شغلی“ در مقابل ”اطاعت“ شکل می‌گیرد. اما در
کارآفرینی‌ها بیشتر ساختار شبکه‌ای وجود دارد و به‌جای فرآیندهای عمودی،
فرآیندهای افقی در آنها جاری است. با کم‌شدن سلسله مراتب و برداشتن
مرزها، روابط بیشتر بر مبنای مشارکت و درک متقابل شکل می‌گیرد
و اطاعت سهم کمتری در این ساختار تشکیلاتی دارد. در شرکت‌های
کوچک کارآفرین، کارکنان به تدریج می‌آموزند که چگونه در مواضع
برابر با یکدیگر همکاری و مشارکت کنند و این همکاری را به سوی
یک موقعیت برد-برد سوق دهند. بنای فرهنگ بر مفاهمه و گفتگو استوار است.

3-3. کارآفرینی، فرهنگ خلاقیت

فرهنگ کارآفرینی بر بهادادن به خلاقیت و نوآوری استوار است.
کارآفرینان افراد خلاقی هستند که ایده‌های نو تولید کرده و آن را در
قالب یک شرکت به سرانجام می‌رسانند. بعلاوه در شرکت‌های کارآفرین,
کارکنان می‌توانند به دنبال ناشناخته‌ها بروند و روش‌های جدید را به
محک تجربه بگذارند. در این شرکت‌ها افراد به خلاقیت و ابتکار عمل
تشویق می‌شوند. بها دادان به خلاقیت نه‌تنها در درازمدت باعث رشد و
توسعه شرکت‌ها می‌شود،‌ بلکه زمینه مناسبی را برای رشد و شکوفایی
استعدادها و ظرفیت‌های انسانی فراهم می‌کند. و این شکوفایی خود بستر
مناسبی برای رشد فضایل اخلاقی و معنوی در انسان‌هاست.

4-3. کارآفرینی، فرهنگ استقلال‌طلبی و قبول مسؤولیت

کارآفرینان افرادی هستند که روحیه استقلال‌طلبی (روی پای خود ایستادن)
را دارند و حاضرند مسؤولیت کار و اشتغال خود (و حتی دیگران) را بر
عهده گیرند. این افراد معتقدند باید برپایه توانایی‌ها, شایستگی‌ها و فکرهای
خود, امرار معاش کنند و اساساً روحیه ”کارمندی“ ندارند. در ساختار
سازمان‌های گسترده و سنتی ”امنیت شغلی“ بهایی بود که در مقابل
”اطاعت“  به کارکنان پرداخت می‌شد. اما در شرکت‌های کوچکِ کارآفرینی
نه ”امنیت شغلی“ به معنای فراگیر آن وجود دارد و نه ”اطاعت“.
در چنین شرکتی کارکنان, خودگردان، خطرپذیر و مسؤولیت‌پذیرند و همه
خود را در برابر منافع خود و شرکت و جلب رضایت مشتری مسؤول و
پاسخگو می‌دانند. افراد در حیطه کاری خود  تصمیم می‌گیرند و مسؤولیت
تصمیمات خود را بر دوش مدیران خود نمی‌گذارند.

5-3. کارآفرینی, فرهنگ مخاطره‌پذیری

کارآفرینان باید مخاطره‌پذیر (ریسک‌پذیر) باشند یعنی بتوانند نسبت به
موقعیت, شرایط, امکانات و در یک کلام آینده خود ریسک کرده و برای
کسب ”موفقیتی محتمل“ مبارزه نمایند. این یک بعد قضیه است. بعد دیگر
آن, مخاطره‌پذیری پشتیبانان و حمایت‌کنندگان است. همواره کارآ‏فرینان
قادر به تامین تمامیِ سرمایه و امکانات موردنیازِ کسب‌وکار جدید خود نیستند.
به این علت, باید دولت یا دیگر حامیان مستقل, حاضر به پذیرش ریسک
موردنیاز کارآ‏فرین بوده, ”سرمایه مخاطره‌پذیر“ برایش فراهم نموده و
او را در مراحل مختلف کارآفرینی همراهی کنند. افرادی که دارای روحیه
محافظه‌کاری ویا کارمندی هستند, اساساً کارآفرینان موفقی نخواهند بود.

  علاوه براین ویژگی‌ها، تعمیق و گسترش فرهنگ کارآفرینی، بستری
مناسب برای بسط عدالت در جامعه است. در یک جامعه کارآفرین،
همه انسان‌ها فرصت‌های یکسانی پیش روی خود دارند. در این جامعه،
سرمایه یا زمین منشأ تولید ثروت نیست و در چنین جامعه‌ای افراد هوشمند،
خلاق و صاحب‌اندیشه و نیز پرتلاش و مصمم، شانس بیشتری برای موفقیت
دارند و صاحبان سرمایه‌های کلان نمی‌توانند ثروت را در انحصار خود نگه‌دارند.
تمام این‌ها در کنار هم یک زمینه مناسب برای بسط عدالت در سطح اجتماع است.

 

  سوتیترها

 کارآفرینی با ایجاد فرصت‌های شغلی و تولید ثروت و بهبود شرایط
  اقتصادی, پیش‌زمینه‌ای اساسی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه است

 کارآفرینان و شرکت‌های کارآفرین همگام با تغییرات گام برمی‌دارند و
 می‌کوشند فرصت‌های ایجاد‌شده در جریان این تغییرات را کشف و از
 آن‌ها بهره‌برداری کنند

 در شرکت‌های کوچک کارآفرین، کارکنان به تدریج می‌آموزند که
  چگونه در مواضع برابر با یکدیگر همکاری و مشارکت کنند و این
 همکاری را به سوی یک موقعیت برد-برد سوق دهند

 کارآفرینان معتقدند باید برپایه توانایی‌ها, شایستگی‌ها و فکر خود,
  امرار معاش کنند و اساساً روحیه ”کارمندی“ ندارند

 در شرکت‌های کارآفرین, کارکنان می‌توانند به دنبال ناشناخته‌ها بروند و
  روش‌های جدید را به محک تجربه بگذارند

 باید دولت یا دیگر حامیان مستقل, حاضر به پذیرش ریسک موردنیاز
  کارآ‏فرین بوده, در صورت امکان ”سرمایه مخاطره‌پذیر“ برایش فراهم نموده
  و او را در مراحل مختلف کارآفرینی همراهی کنند

 به نقل از اندیشگاه شریف (http://www.sharifthinktank(

 

 


» نظر