سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سال جهاد اقتصادی

اقتصاد در زبان عرب به معنی میانه روی در کار است.امیرالمؤمنین در خطبه ی متقین می فرمایند : "ملبسهم بالاقتصادیه..." پرهیزگاران کسانی هستند که وقتی لباس می پوشند، این لباس بر حد وسط است، یعنی نه زرق وبرق دارد و گران قیمت است و نه آن قدر کهنه و فرسوده است که به قول ما ایرانی ها به تن گریه کند.

در واقع ما لفظ اقتصادی را به جای کلمه ی مالی، مورد استفاده قرارداده ایم و این مطلب را مقام معظم رهبری در چند سال پیش متذکر شدند.اما کاربرد آن برای نامگذاری امسال به نظرمن، مفهوم میانه روی آن هم مورد نظر معظم له بوده است. زیرا با دوری از اسراف و تبذیر و افراط و تفریط هم می توان به میدان جهاد اقتصادی و مالی وارد شد.

در جهاد اقتصادی کار و همت مضاعف هم وجود دارد؛ زیرا امروز کار و تلاش است که به عنوان پشتوانه ی مالی هر کشوری محسوب می گردد.در گذشته طلا پشتوانه ی اسکناس بود و امروز کار و تلاش جای آن را گرفته است.به نظر من چنانچه جوانان تحصیلکرده ولی بی کار،کمی از توقعات خود بکاهند و خود را در حصار عناوین اعتباری محدود نکنند و کار را جوهره ی مرد و مردانگی بدانند، به مشاغل گوناگون تولیدی  دست خواهند یافت. برای یکی از اقوام در یک گروه صنعتی کار پیدا شده بود اما نپذیرفت زیرا خود را مهندس می دانست و کار پیشنهادی را کارگری و پر زحمت و دون شأن خود می دانست.به او گفته شد مدت کمی بمان و تجربه کن و حتی به عنوان سابقه همراه خود داشته باش تا کار دیگری را بیابی؛باز هم قانع نشد!و همچنان بی کار ماند.امیدواریم این دوهزار و پانصد شغلی که دولت تدارک دیده است در سال جهاد اقتصادی محقق گردد!

یکی دیگر از ابعاد جهاد اقتصادی این است که مردم از خرید کالاهای خارجی خودداری کنند. چگونه است که اجنبی ها از دادن قطعات اساسی هواپیماهای مسافربری به ما می پرهیزند ولی تا دلتان بخواهد انواع محصولات مصرفی را به ما قالب می زنند.واقعا" در وضعیت فعلی لازم است که ما از انواع تلویزیون ها و سینماهای خانگی به جای همین تلویزیون پارس خودمان استفاده کنیم.می دانید که امروزه سرمایه داران صهیونیستی، صنایع خودشان را با عناوین گوناگون و در لفافه های فریبنده در سطح مناطق مختلف جهان پراکنده ساخته اند تا هزینه ی کمتری بابت کارگر و حمل و نقل و آلودگی های زیست محیطی بپردازند. اگر کمی خویشتن دار باشیم و اجناس خارجی را تحریم کنیم چیزی نمی گذرد که همه ورشکست می شوند و شرشان از سر مناطق اسلامی کوتاه می شود.

برای تحقق اهداف جهاد اقتصادی و مصادیق آن مثل هدفمندی یارانه ها، بیشتر کار کنیم ،به اندازه مصرف کنیم.به فقرا یاری رسانیم و امنیت اجتماعی را با امر به معروف و نهی از منکربرقرار سازیم.و اجازه ندهیم که عده ای بی مسؤولیت کشور را با هرزه زبانی ها و رفتارهای نامناسب به ضعف بکشانند. صاحب کشور، خود ما هستیم و خودمان هم باید ضعف های آن را جبران کنیم.این فکر خطرناکی است که در طول یک قرن اخیر به ما تلقین می کنند که دیگران باید ما را مدیریت کنند تا روی آسایش ببینیم. این یکی از دروغ های بزرگ روزگار ماست.روش درستی هم نیست که بعضی برای گرفتن حال دست اندرکاران به قول طبیب اصفهانی که می گوید:" مرنجان دلم را که این مرغ وحشی  /  زبامی که برخاست مشکل نشیند."دوست دارند سنگ بیگانگان را به سینه بزنند. بیش از این حرقی ندارم. امیدوارم که همه موفق باشیم.


» نظر

ارزش کار و کارگر در اسلام

ارزش کار و کارگر در اسلام

از هنگامی که آدمی بر کره زمین پدید آمد، برای رفع نیازهای خود نیازمند کوشش بود. زندگی انسان بر محور کار می‌گردد و کار، تلاش انسان جهت حصول به هدف معین است. کلید گشایش هر استعدادی در درون  انسان کار است. کار بزرگ‌ترین و شاید زیربنایی‌ترین بخش زندگی انسانی است. چرا که از کار می‌توان به جوهره درونی افراد  پی برد و وقتی این جوهره‌های  درونی‌ آشکار شوند  و استعدادهای بالقوه به منصه ظهور  برسند می‌توان به وجود جامعه‌ای پویا امیدوار بود.

مکاتب کوناگون بشری دیدگاه‌های مختلفی درباره کار داشته‌اند. در اندیشه یونان  باستان از آنجا که کار به بردگان اختصاص داشت فعالیتی تحقیرآمیز و پست شمرده می‌شد و این دیدگاه در آثار فلاسفه یونان نیز وجود دارد. بتدریج در قرون وسطا وحاکمیت کلیسا بر اروپا تشویق به انجام کار برای کسب درآمد به وجود آمد. با گذشت زمان در دوران رنسانس و شکل‌گیری عقاید جدید درباره‌ انسان و دین و دنیا‌، کار جایگاه و اصالت ‌خاصی یافت. در جهان‌بینی اسلامی‌، کار مفهوم ویژه‌ای ‌دارد و آثار آن تمام‌ صحنه هستی را می‌گیرد  و دنیا و آخرت‌ را به هم گره می‌زند‌.

 در فرهنگ غنی اسلامی ما، سلوک الهی دارای دو بخش است: بخش مادی و بخش معنوی، بخش مادیش کار است و بخش معنویش نماز، و از اینجا می‌توان به اهمیت کار در جامعه اسلامی پی برد.

 کارگر  از نظر قانون کار، کسی است که به هر عنوان در مقابل  دریافت حق‌السعی،  اعم از  مزد، حقوق، سهم سود و سایر  مزایا به درخواست کارفرما  کار می‌کند. طبقه کارگر یک طبقه اجتماعی است و از افرادی تشکیل می‌شود که در مشاغلی  کار می‌کنند که نیاز به قدرت بدنی و کار  دستی دارد. کارگر از دیدگاه اسلام  بسیار محترم  و ارزشمند است. کارگران  شریف‌ترین انسان های اجتماع هستند،  بطوری که رسول  گرامی اسلام(ص) و امیرالمؤمنین ‌علی(ع)  و سایر امامان معصوم(ع) از کار کردن‌ به عنوان  عملی دنیوی  و اخروی که دارای  اجر و ثواب بسیار است یاد نموده و نسبت به آن توصیه‌های بسیار  شده کرده‌اند. در این آموزه‌ها، به کارگری که برای اداره زندگی خانواده‌اش  سعی و تلاش می‌کند عنوان  «جهاد کننده  در راه خدا اطلاق شده است.»  امامان و پیشوایان دین(ع) در سخن و در عمل به مسئله کار و اشتغال تأکید داشته و از بیکاری به شدت  دوری کرده‌اند. در روایات آمده است کسی که به کار و تلاش مشغول است، از کسی که کار را رها کرده و به عبادت خدا مشغول است اجر و پاداشی فزون‌تر دارد. و نیز در روایات است که دعای بیکار  هر چند عابد  باشد مستجاب نمی‌شود. همچنین  در خبر آمده است که پیامبر اکرم(ص) کارهای خانه را انجام می‌داد و در احادیث ذکر شده است که امام صادق(ع) فرمود:  هر آنکس که جامه خود را بدوزد و نعلینش را وصله زند وکالای مورد نیاز خانه را خود حمل کند از تکبر ایمن باشد. در مکتب اسلام دستورهای متعددی وارد شده که از مجموع آنها می‌توان به دیدگاه ارزشی اسلام درباره کار پی برد:

1- محبوب بودن و قداست شغل

انجام کار، مطلوب خداوند است و همچون عبادت و جهاد در راه خدا مقدس است. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: عبادت هفتاد پاره است و برترین آن، طلب روزی حلال است. مقام معظم رهبری در خصوص قداست شغل می‌فرماید: تقدس کار و تکریم کارگر باید در راس برنامه‌ها باشدو در منطق اسلام، کار، عمل صالح و عبادت است که این، جایگاه و ارزش کارگر را در نظام اسلامی نشان می دهد.

2- منفور بودن بیکاری

در مکتب اسلام ‌بیکاری و نیازمند دیگران بودن امری ناپسند‌ شمرده شده است. امام صادق(ع) می‌فرماید: خداوند  متعال بیکاری را دشمن انسان می‌داند.

3- وجوب کسب معیشت

از واجبات مسلم بر هر فرد مؤمن لزوم انجام کار برای تأمین زندگی خود و خانواده  است. پیامبر  اکرم(ص) می فرماید: استفاده از صدقه و زکات  برای شخص بی نیاز ، نیرومند ، سالم، صاحب مهارت و توانایی جایز نیست.

4- وظیفه اجتماعی انسان  و خدمت رسانی  به جامعه: مسئولیت  اجتماعی  شخص  مؤمن، رفع نیازهای جامعه  در حد توان است. بر آوردن  نیازهای جامعه واجب کفایی است و شخص باید در برآوردن آن بکوشد.

5- رشد عقلانی

کار، وسیله کسب تجربه انسان است و بر رشد عقلانی  و اجتماعی او می‌افزاید. امام صادق(ع) می‌فرماید: «‌التجارت تزید فی العقل‌، تجارت  عقل را رشد می‌دهد.

6- کسب آرامش  روحی

 انسان با کسب درآمد از نظر  روحی آرامش می‌یابد. زیرا فرد نیازمند از نظر روحی در اضطراب و نگرانی است پیامبر(ص) می فرماید: انسان هر گاه نیازهای خود را تأمین کند آرام می‌گیرد. 

7-سلامت جسم

با کار، اعضای  انسان توان  خود را بروز  می‌دهد. امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: من یعمل یزدد  قوه. هر کس کار کند بر توان  او افزوده می‌شود.

8 -رفع فقر و تأمین اجتماعی نیازمندان

 با کار و تلاش ‌فقر دفع می‌شود. کسب در آمد  باعث می‌شود فرد بتواند ‌به دیگران کمک کند. فرد باید در بعد اجتماعی  مفید  و مؤثر باشد. امام باقر(ع) می‌فرماید:‌ هر کس برای بی‌نیازی از مردم  و تلاش برای رفاه  خانواده  و مهربانی و خیرخواهی به همسایه در طلب مال و امکانات  زندگی بر آید روز قیامت در حالی که صورتش همچون بدر درخشان است خداوند را ملاقات می کند.

در بررسی  رابطه  مسائل  اخلاقی و اعتقادی با کار، دیدگاه کلی اسلام  درباره کار مشخص گردید و معلوم شد که امور اعتقادی  و اخلاقی اسلام مانعی در ایجاد جامعه توسعه یافته نیست.  کار اقتصادی  ذاتاً مطلوبیت دارد و مؤمن حتی اگر درآمد  کافی داشته باشد، نباید از کار دست بکشد.

مقام معظم رهبری در خصوص کار و کارگر  فرموده است:  من به کارگران سفارش می‌کنم در هر بخشی و در هر جایی که مشغول هستند کار را عبادت بدانند. این کاری  که شما برای توسعه و پیشرفت  کشور می‌کنید  یک عبادت قطعی است. به مسئولان  هم سفارش می‌کنم  که ارزش طبقات  کارگر و محروم و مستضعف  و این  مردم مؤمن را بدانند. کارگران قدر خود را بشناسند و بفهمند که وجود آنها  چقدر در سرنوشت  یک ملت مؤثر است.

منابع و مآخذ:

آناتومی  جامعه یا سنت‌الله: فرامرز  رفیع پور

جامعه‌شناسی‌: آنتونی گیدنز

برگزیده آثار روزا لوکزامبورک: مانتلی رویو

کار و دین: مجید رضایی


» نظر

کسب و کار در اسلام

 

اسلام برای اینکه روابط اقتصادی نیز همانند روابط اجتماعی با صداقت و راستی و از روی عدالت و رضایت انجام پذیرد و مصالح فردی و اجتماعی تأمین گردد و نیز از هر گونه هرج و مرج و اختلاف و درگیری جلوگیری شود و مردم در تمام عرصه‌های زندگی از جمله معاملات با خیال راحت و خوشی و خرّمی و آرامش زندگی کنند، در زمینه تجارت و معاملات نیز احکام و قوانینی مقرر داشته است تا با اجرای آنها بتوانند زندگی سالم و خداپسندانه‌ای داشته باشند.

کسب و کار و معاملات و سایر مشاغل از نظر اسلام همانند اعمال دیگر پنج قسم دارد:

1. واجب: همانند کار و کسب و معامله‌ای که برای تأمین مخارج زندگی خود و خانواده انسان و حفظ آبرو باشد.

2. مستحب: همانند اشتغالاتی که برای جامعه و خانواده مفید و سودمند باشد.

3. مکروه: همانند اشتغال به کفن فروشی و امثال آن به عنوان یک شغل و تجارت در آن کالا.

4. مباح: مانند معاملاتی که نه موجب زیان افراد و جامعه است و نه مورد نیاز آنان.

5. حرام: مانند معاملاتی که مربوط به مواد مخدر و اجناس مضرّ و غیر پاکیزه همانند هروئین و مشروبات الکلی و اموال مسروقه انجام می‌گیرد.

عموم حرفه‌ها و اشتغال‌های تولیدی و توزیعی و خدماتی مثل کار بنگاه‌داری و آژانس و امثال آن در صورتی که با شرایط صحیح و طبق دستور شرع انجام گیرد، علاوه بر تأمین زندگی خود و خانواده و حفظ آبروی شخص و خانواده یک نوع خدمت به خلق است که آن هم گاهی واجب و گاهی مستحب است و ثواب زیادی به همراه خواهد داشت و عبادت حساب می‌شود. این کارها در واقع یکی از مصادیق و نمونه‌های کارگشایی برای مردم و خوشحال کردن و زدودن غم و اندوه از همنوعان است که در روایات، به آن تشویق و ترغیب و آثار زیادی برای آن بیان شده است.

فردی که ساعت‌ها در محل کسب و کار، بنگاه یا آژانس می‌نشیند و منتظر می‌ماند تا فردی که به خانه یا ماشین نیاز دارد، نیاز او را برطرف و مشکل او را حل کند، در واقع در حال عبادت و بندگی است و کار او در نزد خدا و مردم ارزش دارد.

اینک روایاتی را در این زمینه مرور می‌کنیم:

مشکل گشایی

1. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«والله لقضاء حاجة المؤمن خیر من صیام شهر و اعتکافه؛ به خدا قسم، برآوردن حاجت مردم از روزه و اعتکاف یک ماه بهتر است».

2. امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«قضاء حاجة المؤمن أفضل من طواف و طواف و طواف و...؛ حتی عَدّ عشراً؛ برآوردن نیاز مؤمن از طواف و طواف و طواف و ... بهتر است و آن حضرت تا ده بار طواف را شمرد؛ یعنی حتی از ده بار طواف هم بهتر است».

3. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«إنّ الله فی عون المؤمن مادام المؤمن فی عون أخیه المؤمن؛ تا زمانی که مؤمن در یاری برادر مؤمن خود باشد، خدا هم در کمک و یاری او خواهد بود».

4. از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال شد: محبوب‌ترین مردم پیش خدا چه کسی است؟ پیامبر فرمود:

«کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم ارائه دهد».

بنابراین در معاملات باید به فکر رساندن سود بیشتر به دیگران بود، نه اینکه انسان فقط به فکر سود خود باشد.

5. امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود:

خداوند متعال فرموده است: «مردم خانواده من هستند، پس محبوب‌ترین آنان پیش من کسانی‌اند که با مردم مهربان‌تر باشند و در تأمین نیاز‌های آنان کوشاتر باشند».

6. و نیز فرمود:

«وقتی برادر مسلمانی پیش انسان بیاید و نیاز خود را مطرح کند، اگر به کمک و یاری او برخیزد، همانند کسی است که در راه خدا جهاد کند».

خوشحال کردن دیگران

7. رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«من سرّ مؤمناً فقد سرّنی و من سرّنی فقد سرّ الله؛ کسی که مؤمنی را خوشحال کند، مرا خوشحال کرده و کسی که مرا خوشحال کند، خدا را خوشحال کرده است.

8. و در حدیث دیگری فرمود:

«محبوب‌ترین اعمال در پیشگاه الهی سه چیز است: ایجاد خوشحالی در دل مؤمن، رفع گرسنگی، زدودن غم و اندوه از چهره او».

چه زدودن غمی بالاتر از اینکه انسان، مشکل شخصی را که به مسکن یا وسیله نقلیه‌ای نیاز دارد و گرفتار تنگناهای زندگی است، حل و او را خوشحال کند و غم و اندوهش را برطرف سازد و آسایش او را تأمین کند.

حرکت برای خدمت

9. امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«مشی المسلم فی حاجة المسلم خیر من سبعین طوافاً بالبیت الحرام؛ حرکت مسلمان در مسیر برآوردن حاجت مسلمان دیگر از هفتاد طواف خانه خدا بهتر است».

10. و در حدیث دیگر فرمود:

«به خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان نیاورده کسی که وقتی برادر مؤمنش نیازش را پیش او مطرح می‌کند، با خوشرویی برخورد نکند. پس در صورتی که قدرت دارد، نیاز او را برطرف کند و اگر خودش نتوانست با کمک دیگری اقدام می‌کند تا آن را برطرف نماید. اگر مؤمنی چنین عملی نکند، ولایتی بین ما اهل بیت و او نخواهد بود».

11. امام باقر(علیه السلام) فرمود:

«کسی که در مسیر برطرف کردن نیاز برادر مسلمانش حرکت کند و کوشش نماید تا آن را به اتمام برساند، خداوند قدم‌های او را در روزی که قدم‌ها می‌لرزد ثابت و استوار خواهد کرد».

12. امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«من عرقت جبهته فی حاجة أخیه فی الله عزّوجل لم یعذّبه بعد ذلک؛ کسی که پیشانی‌اش در مسیر برآوردن نیاز برادر دینی خود عرق کند، خداوند او را بعد از آن عذاب نخواهد کرد».

هدف صحیح در کارها

یکی از مهم‌ترین ارکان هر کار، هدف آن است؛ هر کاری با شناخت هدف شروع شود سریع‌تر و بهتر به نتیجه می‌رسد. پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«یا ایها النّاس إنّما الأعمال بالنیات؛ ارزش و اهمیت کارها به نیت و هدف بستگی دارد».

از نظر اسلام تمام کارهای انسان می‌تواند با داشتن هدف صحیح عبادت به حساب اید، تا هم مورد توجه پروردگار قرار گیرد و هم انسان با انجام دادن آنها به هدف نهایی خود نزدیک‌تر گردد.

اگر انسان در همین کارهای تجاری و مبادلات هم توجه به هدف و شرائط آن داشته باشد، می‌تواند همه آنها را به عنوان اطاعت الهی انجام دهد و خود را به هدف برساند.

تا در طلب گوهر کانی، کانی

ور در پی عمر جاودانی، جانی

من فاش کنم حقیقت مطلب را

هر چیز که در جستن آنی، آنی

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«طلب الحلال فریضة علی کل مسلم و مسلمة؛ در پی مال حلال بودن، بر هر مرد و زن مسلمان لازم و واجب است».

امام باقر(علیه السلام) در حدیثی از پیامبر عظیم الشأن9 نقل کرده که فرمود:

«العبادة سبعون جزءاً أفضلها طلب الحلال؛ عبادت هفتاد قسمت است و برترین آن پی روزی حلال رفتن است».

و از امام هفتم(علیه السلام) نقل شده است که فرمود:

«من طلب هذا الرزق من حلّه لیعود به علی نفسه و عیاله کان کالمجاهد فی سبیل الله؛ کسی که در جستجوی رزق و روزی از راه حلال آن باشد تا خود و خانواده خود را اداره کند، همانند کسی است که در راه خدا جهاد کند».

از این احادیث می‌توان این نتیجه را گرفت که انسان مسلمان می‌تواند به تمام کارهای خود را رنگ خدایی بزند و همیشه و در همه حال در حال عبادت و بندگی باشد و این در صورتی است که دنیا را وسیله قرار دهد و به عنوان وسیله به آن نگاه کند تا به وسیله آن به هدف اصلی خود که همان بندگی خداست، برسد و بنده کامل خدا و انسان واقعی شود. در قرآن هم هدف از خلقت چنین بیان شده است: «من جن و انس را آفریدم تا بندگی کنند»؛ یعنی همیشه در حال بندگی باشند و این کار، همیشگی است و در همه حال و همه جا می‌توان در حال بندگی خدا بود.

انسان اگر در اندیشه بندگی خدا باشد و هدف اصلی او انسان کامل و بنده واقعی شدن باشد، می‌تواند تمام کارهای خود را برای خدا و در راه رسیدن به بندگی قرار دهد؛ حتی خوردن و خوابیدن، لباس پوشیدن، راه رفتن، کار کردن، تجارت کردن، ازدواج کردن، کمک کردن به دیگران و ... . اگر همه اینها را انسان برای خدا انجام دهد و برای این باشد که وظایف فردی و اجتماعی و سیاسی خود را انجام دهد و زندگی سالم و خداپسندانه‌ای داشته باشد، همه این امور عبادت به حساب می‌اید. به عبارت دیگر، خوردن و خوابیدن و ... را با این هدف انجام می‌دهد که وظایف خود را در مقابل خدا و خلق انجام دهد و اگر کار با این هدف انجام گیرد، طبیعی است همیشه خدا را در نظر می‌گیرد و هیچ کاری را که رضای خدا در آن نیست، انجام نمی‌دهد. از این روست که وقتی دیدگاه اسلام را در رابطه با دنیا مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم این دید را به انسان القا می‌کند که دنیا وسیله است و سفارش می‌کند که از دنیا به عنوان وسیله استفاده کنید.

امیر مومنان(علیه السلام) می‌فرماید:

«شما را از دنیا برحذر می‌دارم؛ زیرا دنیا منزل کوچ کردن است، نه جای اقامت».

یعنی هدف جای دیگری است و اینجا محل عبور و توشه برداشتن است؛ همان طور که طبق نقلی، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«الدنیا مزرعة الآخرة»یعنی دنیا محل کشت و زرع برای آخرت است و هدف اصلی آخرت است که باید برای آنجا کار و تلاش کرد و کِشت.

امیرمؤمنان در نهج البلاغه به صورت هشدار می‌فرماید:

«یا ایها الناس، انّما الدنیا دار مجاز، و الاخرة دار قرار، فخذوا من ممرّکم لمقرّکم؛ ای مردم! دنیا سرای گذر است و آخرت خانه قرار و همیشگی. پس، از گذرگاه خویش برای قرارگاه که هدف اصلی است، توشه تهیه کنید.

بنابراین انسان مسلمان و مؤمن باید زیرک و هشیار باشد؛ همان طور که در روایت هم آمده است که مؤمن زیرک است. او باید از این دنیا و از این وسیله بیشترین بهره‌برداری را بکند و خود را برای زندگی جاودانه آماده سازد، و زیور و زینت و ظاهر دنیا او را از هدف اصلی بازندارد و او را کر و لال نکند تا از هدف اصلی و حیات جاودانه غافل بماند.

امیر مومنان(علیه السلام) در نهج البلاغه می‌فرماید:

«من أبصر بها بصّرته، و من أبصر الیها اعمته؛ کسی که به عنوان وسیله به دنیا بنگرد خدا به او بصیرت می‌دهد و آن کس که به عنوان هدف به آن بیندیشد، کورش می‌کند».

دنیا همانند عینک است. اگر از آن به عنوان وسیله دید نگاه کنی و به عنوان عینک از آن استفاده کنی، دنیا و حقایق آن را برای تو نشان می‌دهد و روشن می‌کند؛ امّا اگر عینک را به دست خود بگیری و به خودش نگاه کنی و هدف، نگاه کردن به حقیقت و جنس خود عینک باشد فقط عینک را می‌بینی و نگاه به عینک به عنوان عینک و جنس آن، تو را از دنیا و آنچه از پشت آن می‌شود دید، غافل می‌کند.

بنابراین انسان مسلمان از دنیا هم همانند عینک باید به عنوان وسیله و نردبان ترقی و کارخانه انسان‌سازی استفاده کند و از آن برای ارتقای معنوی خود و رسیدن به مقام انسانیت و قرب الهی بهره برد و خود را به دنیا نفروشد؛ چون به فرموده پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):

«فان الدُّنیا خُلقت لکم و انتم خُلقتم للاخرة؛

دنیا برای شما آفریده شده است (نه شما برای دنیا) و شما برای حیات جاودانه و آخرت آفریده شده‌اید».

پس هدف از آفرینش دنیا شما هستید؛ خدا دنیا را آفریده تا شما از آن، حیات جاودانه بسازید و هدف شما بالاتر از دنیاست.

با این دید، انسان مسلمان در هر پست و مقام و هر شغلی باشد، می‌تواند در تمام کارها خدا را طرف حساب خود قرار دهد و همه چیز را به حساب خدا بگذارد.

بنابراین در همه شغل‌ها از جمله تجارت و معاملات، انسان مسلمان می‌تواند شغل خود و فعالیت‌های خود را که در واقع یک نوع کارگشایی است، به عنوان بهترین عبادت به حساب آورد و علاوه بر پاداش دنیوی، از ثواب‌های اخروی و الهی برخوردار گردد. البته روشن است انسان در صورتی می‌تواند به این کار رنگ خدایی بخشد و آن را به حساب خدا بگذارد که در همه حال، شرایط و آداب آن و دستورهایی را که خدا در مورد هر کاری مشخص کرده است، مراعات کند و از حدود و ثغور آن تجاوز نکند.

پی‌نوشت‌ها

. بحارالانوار، ج74، ص285، ح6.

. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، باب 752، ح22.

. بحارالانوار، ج74، ص312، ح69.

. همان، ج74، ص287، ح14.

. فروغ حدیث، ص187، ح2.

. همان، ص193، ح20.

. بحارالانوار، ج75، ص176، ذیل ح12.

. مستدرک الوسائل، ج2، ص407.

. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، باب 752، ح19.

. میزان الحکمه، ج13، ص6570، ح20961.

. جامع الاخبار، ص398، ح1079.

. وسائل الشیعة، ج12، ص11، ح6.

. همان، ح4.

. قرآن می‌فرماید: )و ما خلقت الجن و الانس ألا لیعبدون(.

. نهج البلاغه، خطبه113.

. عوالی اللئالی، ج1، ص267، ح6.

. نهج البلاغه، خطبه203.

. همان، خطبه82؛ میزان الحکمة، ج2، ص899، ح5796.

. میزان الحکمه، ج2، ص891، ح5753.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
فهرست موضوعی مجلات :: ولایت و رهبری :: مقام معظم رهبری :: مقام معظم رهبری و نامگذاری سالها :: سال 1389همت مضاعف کار مضاعف :: کار مضاعف :: کار از منظر اسلام :: کسب و کار در اسلام

کوثر :: زمستان1386، شماره 72


» نظر

برو کار میکن مگو چیست کار!؟

در دین مبین اسلام کار وکارگر اهمیت ویژه ای دارد ، و درقرآن و روایات و احادیث نیزبه مطالب مهمی اشاره شده وذکرآن نشان از توجه اسلام به مساله کار و قشر شریف و زحمتکش کارگر را دارد. درجوامع امروزی سازمانها و نهادهای مختلفی با تصویب کنوانسیون ها و قوانین مختلف سعی در حمایت ازکار و کارگر داشته اند،غافل از اینکه در چندین قرن پیش، پیامبر اکرم "ص" و ائمه اطهار"علیهم السلام" درسخنان خود به این موارد اشاره کرده بودند .

اهمیت کار:

درتاریخ نقل شده که پیامبر اکرم "ص" وائمه اطهار " علیهم السلام " برای امرار معاش زندگی خود به اموری مانند کشاورزی ،باغبانی، شبانی و... مشغول بوده اند واز اینکه به این کارها بپردازند هیچ ابائی نداشته اند. این مورد در مورد برخی از پیامبران الهی همچون حضرت نوح . حضرت عیسی و.... نیزصادق است.

هنگامی که قریشیان و یهودیان مدینه برای هجوم به مدینه همدست شده بودند،پیامبر به پیشنهاد سلمان فارسی دستور کندن خندقی را در اطراف شهر داد و خود نیز به کارپرداخت وخاک ها را در جای دیگر می ریخت. در زمان ساختن مسجد مدینه ، نیز خود خشت ها را حمل می کرد.

حضرت دراین باره می فرمود: هرگز کسی غذائی بهتر از دسترنج خود نخورد. در جای دیگری نیزفرمود :بیکاری سنگدلی می آورد.

کیفیت کار:

حضرت محمد"ص" در باره انجام کار به نحو شایسته و نیکو می فرمود:

هرگاه یکی از شما کاری انجام می دهد،آن را محکم و استوار انجام دهد.

درجای دیگری نیزفرمود:

بهترین مردمان کسی است که {هنگام انجام کاری}همه کوشش خود را بکار گیرد.

چند سفارش در مورد کارگران:

در مورد کارگران نیز پیامبر اکرم "ص" نکات ارزشمندی را همیشه سفارش میکردند. حضرت به کارگیری مزد بگیران{کارگران}را پیش از آگاه کردن آنان از دستمزد آنها ممنوع اعلام کرده بود.(همان چیزی که امروزه به عنوان قرارداد نام گرفته ) و از سوی دیگر،میفرمود: پیش از خشک شدن عرق آنها، دستمزدشان را بدهید.

حضرت هماره نسبت به پرداخت حقوق کارگران تاکید داشت و میفرمود: کسی که در دستمزد به مزد بگیری {کارگری}ستم کند،پروردگار کارهای نیک او را نابود میکند وبوی بهشت را براو حرام میسازد. بوی خوشی که از فاصله پانصد ساله به مشام میرسد.

با وجود چنین سخنان وبیانات گهرباری بود که آن پیر فرزانه ، حضرت امام خمینی "ره" فرمودند:

" در مکتبی که پیغمبرش دست کارگر را میبوسد نیازی به مکاتب شرق و غرب ندارد "

برگرفته از کتاب نگین هستی/سید حسین سیدی .


» نظر