سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعریف فرهنگ و شناخت کارآفرینان

مهدی سعیدی کیامؤسس کانون کارآفرینان اندیشه ساز،
کارشناس کارآفرینی دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی


مقدمه
فرهنگ کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری مجموعه ارزش ها، نگرش ها،
هنجارها و رفتارهایی است که هویت افراد کارآفرین را تشکیل
می دهد. افراد کارآفرین و خلاِ سعی میکنند با نوع متمایز
نگاهشان به پدیده های اطراف و شیوه ی متفاوت رفتارشان
در مواجه با پدیده های پیرامون خود، دست به فعالیت های
کارآفرینانه بزنند و محصول و خدمت جدیدی به جامعه ارایه نمایند.
از ویژگیهای بارز افراد کارآفرین می توان به خلاقیت، نوآوری،
ریسک پذیری، تحمل شرایط ابهام، تحمل شکست، پشتکار،
کنترل درونی، اعتماد به نفس، انعطاف پذیری، دوراندیشی
و استقلال طلبی و... می باشد.
کارآفرینان موتور توسعه اقتصادی بوده و همواره مورد توجه
دانشمندان و محققان قرار داشته اند به طوری که مؤسسه
تحقیقات بین المللی مونیتور تفاوت نرخ رشد را در کشورهای
توسعه یافته بر اساس سطح کارآفرینی آنها بیان نمود.
جفری تمونز کارآفرینی را ایجاد کننده ی یک چیز ارزشمند از
هیچ می داند و کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا
است و توان پیدا کردن خلاء و فرصت ها را دارد، و می تواند در
جامعه از طریق پرورش ایده و تبدیل فکر خود به یک محصول
جدید اقدام به ارزش آفرینی از هیچ نماید. این ارزش می تواند
یک ارزش اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی و حتی فرهنگی باشد.
اما این سؤال مطرح است که فرهنگ غالب بر یک محیط خلاِ
دارای چه باورها و ارزش هایی می باشد؟ کدام ارزش ها و
هنجارها توسعه کارآفرینی را در جامعه تقویت می نمایند و چگونه
فرهنگ کارآفرینی در جامعه نهادینه می شود؟ این ها سؤالاتی
است که برای پاسخ دادن به آن ها باید پژوهش های بسیاری
صورت پذیرد، و در این مقاله سعی شده است که موضوعات
آن به بحث گذاشته شود.

تعریف فرهنگ
فرهنگ کارآفرینی یک خرده فرهنگ از کل فرهنگ حاکم
بر جامعه می باشد. از این رو قبل از پرداختن به این موضوع
باید تعریف صحیح و درستی از فرهنگ غالب بر جامعه بیان شود.
تاکنون تعاریف بسیاری در زمینه ی فرهنگ ارایه شده است که
عده ای آن ها را 164 تعریف در مشهورترین دایرة المعارف های
دنیای امروز می دانند. به همین دلیل ارایه یک تعریف جامع و
مانع که بتواند همه ی دیدگاه ها را در برداشته باشد
شاید امکان پذیر نباشد. اما شاید بتوان بر روی عناصر
مشترک آن ها تأکید کرد.
فرهنگ در کلی ترین حالت آن، بر مجموعه ی پیچیده ای از
خصوصیات احساسی، فکری، مادی و غیر مادی اطلاِق
می شود که به عنوان شاخص یک جامعه یا گروه اجتماعی
 مطرح می شود که این نه فقط شامل هنرها و آثار ادبی است
بلکه اشکال مختلف زندگی، حقوِ ق بنیادین انسان ها،
نظام های ارزشی و اعتقادات را نیز در بردارد

(گزارش یونیسکو در مکزیک، بررسی سیاستهای فرهنگی درجهان، 1982)
مفهوم فرهنگ مرکب از دو جزء «فر» و «هنگ» است.
که «فر» به معنی بالا و جلو و «هنگ» به معنی قصد کردن،
کشیدن و آوردن است در زبان علمی. در اصل به معنی کشت و 
زراعت بوده استcalture و «فرهنگ» معادل مفهوم
از مفهوم فوِ چنین استنباط می شود که بنظر می رسد
در تعریف فرهنگ باید مفهوم رشد و تعالی انسان به عنوان
هدف این مجموعه منسجم و منظم ذکر شود.
بنابراین می توان چنین گفت که فرهنگ نظامی است
نسبتاً منسجم متشکل از اجزایی غیر مادی شامل:
ارزشها، هنجارها، نمادها، باورها و اعتقادات، آداب و رسوم،
دانش و اطلاعات رایج و هنرها و اجزایی مادی شامل
کالاهای مصرفی، ابزارها (تکنولوژی)، و میراث فرهنگی
نسبتاً مشترک بین اعضاء یک گروه، اجتماع یا جامعه که
از طریق یادگیری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود
(پناهی، 1375، ص 96) و موجبات رشد و تعالی انسان را
فراهم می آورد.
علامه جعفری در کتاب خود با عنوان «فرهنگ
پیرو فرهنگ پیشرو» می نویسد:
می توان اثبات کرد که جامع مشترک همه ی تعاریف فرهنگ
دارای عنصر بایستگی و شایستگی، کمال، ترقی مادی و
معنوی، کرامت، حیثیت، شرف ذاتی انسان، حیات شایسته
و آزادی مسئولانه و عدالت در اجرای حقوِ و قوانین است.
(علامه جعفری، 1379، ص 130)
ایشان در کتاب خود فرهنگ را این چنین تعریف می کنند:
«فرهنگ عبارت است از کیفیت یا شیوه ای بایسته و یا
شایسته برای آن دسته از فعالیت های حیات مادی و
معنوی انسانی که مستند به طرز تعقل سلیم و
احساسات صعود کرده آنان در حیات معقول تکاملی باشد»
(علامه جعفری، 1379، ص 62)
کارکردهای مهم نظام فرهنگی ایجاد هماهنگی و انسجام
و همبستگی بین نهادها و اجزای مختلف نظام اجتماعی
است، به گونه ای که یکپارچگی آن نظام حفظ شود،

برای نظام فرهنگی هر جامعه لااقل می توان 5 کارکرد ذکر کرد:

1ـ تامین نیازهای فیزیولوژی
2ـ ایجاد ارتباط جمعی
3ـ دادن هویت فرهنگی خاص بر اعضا
4ـ حفظ و تداوم و بقای جامعه
5ـ ایجاد و حفظ همبستگی و انسجام اجتماعی

(پناهی، 1375، ص 101)

به عبارت ساده تر اینکه اگر فرهنگی بخواهد برای یک جامعه
به عنوان فرهنگ باقی بماند و توسط اعضای آن جامعه حفظ
شده و مقدس شمرده شود. با ید از کارکردهای فوِ برخوردار باشد.
و گرنه همواره به عنوان یک فرهنگ پیرو بدنبال عناصر فرهنگی
جوامع دیگر خواهد بود تا بتواند از طریق آن عناصر این کارکردها را
پاسخ دهد.

 


» نظر